مهریه قطام ملعون ، خون حضرت علی(ع) بود…
دلبری کرد … و ابن ملجم، قاری قرآن زمان، قاتل حضرت علی (ع) شد.
آری خواهرم رفتار تو، حجاب تو، حیای تو شمشیر است…
یا زینب وار، فریادی حیدری سر میدهی،
و نامردان را به سکوت وادار میکنی،
و یا با چشم بستن از خودت تیغی میشوی بر فرق سر امام زمانت…
راستی! مهریه تو چیست…؟
توای صفای ضمیرم چرانمیایی؟
چرابهانه نگیرم چرانمیایی؟
اگرحجاب ظهورت وجودپست من است
دعابکن که بمیرم چرانمیایی؟
سرم رابه زانوی خودمینشانی
دلم تنگ تنگ است ای بی نشانی
دلم رابه دستت سپردم
محال است احوال من راندانی
تمام غصه ها دقیقا از همان جائی آغاز میشود
که ترازو بر میداری ،
می افتی به جان دوست داشتنت
اندازه می گیری !
حساب و کتاب میکنی !
مقایسه میکنی !!
و خدا نکند حساب و کتابت برسد به آنجا که
زیادتر دوستش داشته ای ،
که زیادتر دل داده ای ،
که زیادتر گذشته ای ،
که زیادتر بخشیده ای ،
درست همان جاست که توقع را از خودت بالا برده ای و می بینی که دوست داشتن کار دستت داده و محبتت را تلف کرده ای…
به کسی که جنبه محبت ندارد زیاد محبت کنی ، زیادی میشوی…
لحظه تشییع من از دور بویت میرسید
تا ۴۰ روز بعد دفنم همچنان جان داشتم
بوی عطر چادرت من را چه شیدا میکند…